نظریه نمودار ضرباهنگ طلاق در مددکاری اجتماعی

نظریه نمودار ضرباهنگ طلاق در مددکاری اجتماعی

نظریه نمودار ضرباهنگ طلاق در مددکاری اجتماعی:  طبق این نظریه رابطه زناشویی به نوعی مشابه ضربان قلب می باشد. در نمودار زیر پنج نوع ضربان داریم: ضربان طبیعی و مثبت، ضربان منفی، ضربان تردید در رابطه، ضربان رابطه سرکوب شده و ضربان رابطه خاموش و مرده.

رابطه مثبت، رابطه ای است که ضربان طبیعی و منظم زندگی بخش بین زن و شوهر جریان دارد .

رابطه منفی، رابطه ای است که ضربان نامنظم شده و رابطه بین زن و شوهر مورد تهدید قرار گرفته است. زمانی که زن و شوهر به شکل منفی به هم فکر یا عمل می کنند ، ما با تنش روبرو هستیم اما رابطه مخرب ادامه دارد.
رابطه تردید و تعارض، رابطه ای است که گاهی رابطه منظم و گاهی بسیار نامنظم است و لذا رابطه زن و شوهر به شدت در معرض خطر است .
رابطه سرکوب شده، رابطه ای است که ضربان طبیعی و منظم زندگی به حداقل خود رسیده و زیر لایه هایی از احساسات منفی مخفی و سرکوب شده است . در واقع انرژی منفی بیشترین حجم رابطه را اشغال کرده و انرژی مثبت جای بسیار کمی در لایه های زیرین رابطه دارد.
رابطه خاموش، رابطه ای است که در آن ضربان رابطه زن و شوهر قطع شده و مرده است.

زمانی که زن و شوهر به هم بی تفاوت شده و در محدوده فکری هم نیستند و از میدان فکری هم خارج شده اند، رابطه خاموش شده و در نتیجه طلاق اتفاق خواهد افتاد، مداخلات خانواده ها و … در حقیقت زمینه و بستر

مراحل تحقیق

عنوان تحقیق: نظریه نمودار ضرباهنگ طلاق به صورت گریز زن و شوهر از میدان فکری و احساسی یکدیگر

بیان مساله: علت اصلی اقدام به جدایی و طلاق بین زن و شوهر چیست و زمینه های شکل گیری این جدایی چگونه و از کجا آغاز می گردد؟

تعریف مفاهیم: مفاهیم کلیدی در این نظریه عبارتند از نظریه ضرباهنگ طلاق – گریز از میدان فکری و احساسی یکدیگر – انواع روابط .
نظریه ضرباهنگ طلاق: دیدگاه و پژوهشی در قالب ویژگی های یک نظریه علمی که معتقد است زن و شوهر بعد از گذر از آسیب هایی از نظر شناختی و احساسی نسبت به هم بی تفاوت شده و به سمت جدایی حرکت می کنند.

گریز از میدان فکری و احساسی: آنچه که سبب ماندن زن و شوهر در میدان جاذبه رابطه ای است دوست داشتن ، حمایت کردن ، درگیر بودن مثبت فکری با یکدیگر است ، که با قطع این عوامل از دایره و جاذبه فکری و احساسی هم پرت می شوند( طلاق).

انواع روابط مثبت، منفی، تردید ، سرکوب شده و خاموش : چرخه خطی حرکت به سمت طلاق از ۵ مرحله یاد شده عبور کرده و هر مرحله نمادهای خود را دارد که خط پایانی آن طلاق است.

سوالات: علت اصلی طلاق چیست ؟ – مسیر های طلاق چگونه ترسیم می شوند ؟ -راهکارهای پیشگیری از طلاق کدامند؟ راهکارهای مداخله و درمان طلاق کدامند؟ نقش مددکار اجتماعی و روانشناس در مداخله در طلاق چیست؟

تفاوت نظریه ضرباهنگ طلاق با سایر نظریات در چیست؟

ضرورت تحقیق: افزایش طلاق در جامعه و صدمات ناشی از آن – کارایی کم سایر نظریات حوزه طلاق در مداخله و اثر گذاری – تاثیر گذاری سریع و عمیق نظریه ضرباهنگ طلاق –

هدف تحقیق: مسلط شدن فعالین علوم یاورانه به ابزاری علمی و ساده برای مداخله حرفه ای در پیشگیری و درمان طلاق – تشویق مددکاران اجتماعی و روانشناسان برای جسارت ورزی در نظریه پردازی

فرضیه های تحقیق: بین افزایش فاصله عاطفی زن و شوهر و جدایی از هم رابطه معناداری وجود دارد.
بین افزایش فاصله فکری زن و شوهر و جدایی از هم رابطه معناداری وجود دارد.
بین نوع رابطه زن و شوهر و طلاق رابطه وجود دارد

متغیرها:
متغیر مستقل (( تاثیر گذار): قطع ارتباط فکری و احساسی زن و شوهر – نوع رابطه ( مثبت ، منفی و…)
متغیر وابسته: طلاق

متغیر تعدیل کننده ( واسطه): پدیده هایی چون مشکلات اقتصادی ، فرهنگی ، روانی ، عاطفی ، آسیب های اجتماعی ، وجود فرزند ، مداخلات خانواده ها و … در حقیقت زمینه و بستر طلاق هستند نه علت آن ! تاثیر دارند اما علت اصلی نیستند. سندرم جوانی ناکرده یکی از مهم ترین متغیر های واسطه ای تاثیر گذار در بروز طلاق می باشد.
سندرم جوانی ناکرده : یکی از علل زمینه ساز مهم خیانت منجر به طلاق در رابطه زناشویی است.
این سندرم اشاره به آن دسته از اختلالات رفتاری، اخلاقی ، روانی ، اجتماعی و جنسی دارد که افراد به دلیل نپرداختن به برآورده نشدن نیازهای طبیعی خود در دوران نوجوانی و جوانی و تحمل محرومیت به پرداختن در زمان نامناسب و دیر هنگام به آسیب رسانده اند.

متدولوژی نظریه ضرباهنگ طلاق

نظریه ضرباهنگ طلاق به دلیل ماهیت مساله مورد بررسی و نوع هدف تحقیق در پارادایم تفسیری ( ذهنی و کیفی ) جا می گیرد . به زبانی دیگر از روش شناسی پدیدارشناسانه ( ثبت و ضبط و توصیف حس خود) و غیر کمی و استقرایی کمک می گیرد. و با شناخت جزئیات ذهنی و تفسیری و ارتباط نظریه مبتنی بر پژوهش خطی

در پژوهش خطی نقطه آغاز و پایان تحقیق مشخص و تقزیبا قابل پیش بینی است . پژوهشگر بعد از گذر از هر مرحله ای نیازی به بازگشت دوباره به آن را ندارد. مسیر حرکت یک سویه است.متغیرهای مورد بررسی و ارتباط آنها مشخص و روشن است. پرسش ها مشخص است و متغیرها مستقل ، وابسته و تعدیل کننده اند. فرضیه ها مشخصا تعریف می شوند . منابع تحقیق مشخص اند . اگر چه در خطی شناخت نوینی در اختیار محقق قرار نمی گیرد ، اما معلوم می کند که فرضیه درست است یا خیر؟ روش خطی عملگرایانه و پیش بینی کننده است.
روش غیر خطی یا پویا که در موقعیت های مبهم، عدم قطعیت ، مشخص نبودن متغیرها و فرضیه ها و پرسش ها از آن استفاده می شود ، در این نظریه کاربردی ندارد.
): پدیده هایی چون مشکلات اقتصادی،
روش گردآوری اطلاعات سروی یا پیمایشی
مبتنی بر مشاهده ( اکتشافی و اتفاقی ، غیر مستقیم و مستقیم ، مشاهده وسیع ) ، مصاحبه ( آزاد، نیمه آزاد، انفرادی و مصاحبه متمرکز مرتونی یا بصیرت نگر ) ، پرسشنامه ، بررسی اسناد و کارهای اولیه آماری و ابتدایی در درصد بندی متغیر هاست. و از روش زنده و هم اکنون ( غیر تاریخی) استفاده شده است.

تفاوت برجسته نظریه ضرباهنگ طلاق با سایر نظریه ها

پاسخ به چرایی عدم اقدام به طلاق در شرایطی که ظاهرا شرایط طلاق فراهم شده است ؟
پیشگویی آسیب های تسهیل کننده طلاق و شدت آسیب روی منحنی زمان
پیشگویی زمان قطعی اقدام به طلاق
پیشگویی تبعات ماندن در رابطه خاموش و از دست رفته
پیشگویی رفتارهای سالم و ناسالم پیش از طلاق ، حین طلاق و بعد از طلاق
ارائه راهکارها و برنامه های کمکی در هر مرحله از آسیب
سرعت عمل نظریه و مجری در شناسایی هر ۳ مرحله ابتدای آسیب ، حین آسیب و بعد از آسیب
شیوه های پیشگیرانه در ممانعت از رفتن به سمت طلاق و ماندن در مرحله رابطه مثبت

خاستگاه نظریه ضرباهنگ طلاق

نظریه روانشناسی رشد شناختی پیاژه از روی مطالعه پدر روی ۳ فرزند خود در خانه آغاز شد!
قانون جاذبه نیوتن از افتادن سیب بر سر نیوتن در زیر درخت شروع شد.
قانون ارشمیدس در خزینه حمام هنگام سقوط یک آجر از سقف حمام به سمت ارشمیدس جرقه خورد.
نظریه سیاهچاله استیون هاوکینگ هنگام پوشاندن یا در آوردن بلوزش در ذهن او شکل گرفت.
وجه مشترک همه این کشف های شهودی ، تجربه و عقل است و اصلا جای تعجب یا تضعیف کردن نظریات یا کشفها را نخواهد داشت.

نظریه ضرباهنگ طلاق من هم (فارغ از مقایسه با بزرگان اندیشه) در وسط یک رویا در نیمه شبی اتفاق افتاد. بیدار شدم و به سرعت یاداشت هایی برداشتم و سپس روی آن کار کردم. پس انتقادی به این مفهوم که این زاییده شهود فردی جبارزاده و تجربه شخصی وی در کلینیک یا سایر ارکان جامعه بوده است، نه تنها انکار نمی کنم بلکه هم قبول دارم و هم جایی برای انتقاد به این دلیل نخواهد بود.

همیشه یک نفر از یک جایی در یک زمانی و به یک بهانه ای حرفی نو می زند، آن را به جلو می برد، به چالش کشیده می شود، مسیر فراز و نشیبی را طی می کند تا نهایتا اندیشه ای جای خود را باز می کند. قطعا که ارایه حرف نو لازمه اش جسارت طلبی است.

قالب محوری یا محتوا محوری در نظریه ضرباهنگ طلاق و گذر از قاعده های مرسوم!

تاریخ فلسفه و علم، تاریخ عجیب وعبرت آموزی دارد . حاکمیت هزار ساله کلیسا بر سراسر اروپا و شکل گیری قرون وسطایی و همچنین مقدس و غیر قابل نقد بودن اندیشه های ارسطو و افلاطون و سقراط بر عالم علم تا اوایل قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی سبب شد تا آتار و نظرات اندیشمندان و هنرمندان و نوابغ روزگار مورد پذیرش قرار نگیرد تا اینکه با نوزایی یا رنسانس و جنبش فرهنگی شروع انقلاب های علمی و اصلاحات مذهبی و تغییرات هنری در اروپا آغاز شد. دانشمندان و فیلسوفان جدیدی رشد کردند و خردگرایی را رشد داده و از اندیشه های قبلی جدا شدند.

آنچه بیان شد بهانه ای بود برای انتقاد به قالب محوری در برابر محتوا محوری در انجام تحقیقات علمی در جامعه آکادمیک که به شکل افراطی تاکید بر فرم بجای محتواست. ظاهرا مهم این است که قواعد بازی در هر حرکتی رعایت شود. اگر ماشینی می سازیم، ساختمانی بنا می کنیم، تابلوی نقاشی خلق می کنیم، آموزشی راه می اندازیم و بالاخره نظریه ای در حوزه علمی ارائه می دهیم، قطعا که می باید چارچوب های نظری، فرم و قالب و پیکره بندی را رعایت کنیم.

اما، اما! دو نکته: یک، نباید محتوا و اصل فدای این شکل ظاهری شود و زیر سایه آن قرار گیرد و دیگر اینکه بر اساس شرایط ، منطق و نیاز می توانیم این پیکره بندی را بهم بزنیم، تغییر ایجاد کنیم، جور دیگر عمل کنیم اگر همه اینها به بهتر شدن محتوا کمک می کند.

روش های تحقیق را اصل و موضوع تحقیق را فرع نگیریم. معیار علمی و درست بودن را نه صرفا در زیبایی و باید و نبایدهای قالبی که در موضوع و محتوای تحقیق هم بدانیم. لباس زیبا و مخصوص عروس و داماد در مراسم عروسی بسیار هم لازم است . اما آنچه که لازم تر است شخصیت و ساختار وجودی آن عروس و داماد در لباس است.

حکایت تاکید بیش از نیاز به فرم در برابر محتوا حکایت پرسش از هزار پایی بود که از تولد خود تا بحال داشت زندگیش رو می کرد و راهش را می رفت تا زمانی که همسایه اش از او پرسید هزار پای عزیز تو موقع راه رفتن با این هزار پایت چگونه پای اولیت رو با پای آخریت و پای سمت چپ چهلمی رو با پای راست چهلمی ات هماهنگ می کنی؟! هزار پا گفت تا بحال فکر نکرده بودم بعد از این دقت می کنم و دقت کرد اما دیگه نتونست مثل سابق راه بره !!!

و سخن آخر اینکه؛

در نظریه ضرباهنگ طلاق تاکید اصلی و منطقی و استدلالی و عقلانی و احتمالا هنجار شکنانه از بابت عدم تعهد عرفی بر روش های تحقیق بر موضوع تحقیق و متغیرهای موجود بوده است و سپس روش تحقیق. کمبود اعداد و ارقام با توجه به پدیدارشناسانه بودن موضوع و تکیه بر کیفی بودن بجای کمی گرایی کاملا آگاهانه و بجا بوده است.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا